|
تصاویر روستای باصفای وانشان آخ که چقدر دلم هوای کرسی داغ وانشون کرده دورانی که وانشان کوچک بود اما مردمانش دلی بزرگ داشتند. دوران کودکی های من و خاک و خول کوچه ها ی وانشون چه قدر شیرین ...
|
||
|
آخ که چقدر دلم هوای کرسی داغ وانشون کرده دورانی که وانشان کوچک بود اما مردمانش دلی بزرگ داشتند. دوران کودکی های من و خاک و خول کوچه ها ی وانشون چه قدر شیرین بود و هرگز شبهای زمستان را نمی توان فراموش کرد. از غروب که شروع می شد هیزم هایی که قبل از زمستان انبار شده بود کم کم بیرون آورده و به آتش کشیده می شد، سپس آتش تند و تیز به گودالی وسط اتاق یا منقل سرازیر می شد و روی آن با خاکستر پوشانده و زیر کرسی قرار می گرفت و لحافی بزرگ به طول و عرض اتاق روی کرسی قرار می گرفت و حرارت آتش ها از زیر خاکستر به فضای زیر کرسی گرما می بخشیدند. اهالی خانه دور تا دور پا را زیر لحاف دراز می کردند و لحاف را روی پاهایشان می کشیدند و به پشتی یا بالش های کنار دیوار تکیه می کردند . پس از صرف شام، تازه شب نشینی ها با دعوت از همسایه ها و اقوام شروع می شد یک سینی بزرگ مسی روی کرسی قرار می گرفت که در آن ظروف قدیمی لبالب از کشمش ، گردو ، بادام و آجیل انباشته می شد که با آن از مهمانان پذیرایی می شد.
سالهاست نه سرما دیگه سرمای قدیمه نه ما ها آدمای گرم قدیمی زیبایی در راه است ، با طعم جدید ، از جنس قندیل. خاطره ها زنده میشود خاطرات کرسی در زمستان های وانشان.
دوباره خواب سنگین و
کرسی و حرف ، دو باره شوق بازی و رسیدن برف
0 مشاهده پست مشابه : تصاویر محرم 93 در وانشان [ يکشنبه 14 دی 1393 ] [ 17:54 ] [ سیدرضا اطیابی ] [238 بازدید]
|
||
| [ طراحی : پیچک] [ قدرت گرفته از : ویستا بلاگ] | ||